۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

دربارۀ معیار و سلیقه هنری

مدتهاست که به این موضوع فکر می کنم که چرا از نظر عده ای یک نوع موسیقی خاص خوب یا فلان فیلم بد است؟ چه چیزی سلیقه افراد را شکل داده است؟ چرا افراد مختلف دربارۀ یک فیلم یا یک آلبوم موسیقی واحد، نظراتی کاملا متفاوت دارند؟ این سوالها را اغلب در ذهنم مرور می کنم و به سوالات مهمتر و جذابتری می رسم: چه عاملی باعث می شود که فرضا من یا خیلی از دوستان و همسن و سالانم، از نظر سلیقه و نیز درک فیلم، موسیقی و یا آثار هنری دیگر اینچنین دچار تغییر و تحول بشویم؟ اصلا آیا سلیقه یک امر ذاتی و درونی و تغییر ناپذیر است یا این که با گذشت زمان تغییر می کند؟
بگذارید مثالی از خودم بزنم: سالها پیش از این و در یک بازۀ زمانی حدودا دو ساله، من مثل خیلی از دوستان و اطرافیانم شیفته و مفتون موسیقی متال بودم. گمان می کردم این نوع موسیقی و گروههایی مثل Metallica، System of a Down و ... حرف آخر را در موسیقی روز دنیا میزنند و بقیه ول معطلند! فکر می کردم هر نوع موسیقی که در تعریف آنها از الفاظی مثل Heavy، Hard و Trash (که معادل فارسی تمام این کلمات، کلمه "خفن" بوده و هست!) استفاده شود، یک سبک پیشرو و بی رقیب است.
قصد ندارم در این پست دربارۀ نقاط ضعف و قوت یک نوع موسیقی خاص (فرضا متال) صحبت کنم. اما می-خواهم این نکته را بگویم که تغییر ذائقه در مورد آثار هنری امری ناگزیر جهت بهبود سلیقۀ هر فردی است. شاید تعداد آهنگهایی که من هنوز هم از آهنگهایی که در دوران علاقه ام به متال گوش میکنم، به تعداد انگشتان دو دست هم نرسد، و جالب اینکه این تغییر را در بسیاری از دوستان خودم که -آنها هم زمانی به پیروی از خوانندگان و گیتاریستهای Metallica، Guns N’ Roses و ...موهایشان را بلند می کردند و هد میزدند- هم به وضوح می بینم.
تجربه شخصی ام این نکته را به من آموخته است که برای کسی که قصد لذت بردن از هر هنری را دارد، تغییر و حرکت کردن یک عنصر لازم است. البته باید پذیرفت که هر فردی با توجه به فاکتورهای بسیار بسیار متعدد (فرهنگ، زبان، سطح تحصیلات و ...)، سلیقه خاص خودش را دارد اما واضح است که این سلیقه قابل تغییر است. شاید بعنوان اولین قدم، بهترین راه این باشد که تفکر خود را محدود به یک سبک یا مکتب هنری خاص نکنیم. چرا که اتفاقا با این رویکرد میتوانیم بجای اینکه صرفا از یک نوع موسیقی یا فیلم خاص لذت ببریم، با درک تفاوتهای سبکهای مختلف موسیقی یا ژانرهای متنوع فیلم – که مستلزم آشنایی با انواع سبکهاست- به لذتی دو چندان دست پیدا کنیم.
همانطور که ذکر شد واضح است که هر کسی با توجه به علایق و پیشینه فکری خود بسمت نوع خاصی از موسیقی یا فیلم گرایش پیدا می کند اما با طی کردن مسیری که در بالا شرح داده شد این گرایش برای خود فرد هم ارزش بیشتری پیدا میکند چرا که با مطالعه و اندیشه در باب سبکهای مختلف حاصل شده است و اطمینان شنونده یا بیننده از روند انتخاب این سبک خاص که با سبک و سنگین کردنها و مقایسه های فراوان همراه است، زمینه را برای درک هرچه بهتر اثر هنری فراهم می کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر